یکی از مباحث بسیار مهم و پیچیده ای که در انسان از ویژگیهای قابل تاملی برخوردار است، مسئله رشد انسان و تکامل می باشد. این دو پدیده جدا و در عین حال مربوط بهم که در دو جهت کمی و کیفی، روند حرکتی رو به پیشرفت موجود زنده را مشخص میکند، در انسان از زمان لقاح و انعقاد نطفه آغاز شده، قسمتی از آن در مرحله جنینی و بخش اعظم آن پس از ولادت به جلوه و نمود میآید. این جریان تحول تکامل هیچگاه متوقف نمی شود. در طی سالهای طفولیت و نوجوانی انسان به جانب بلوغ و کمال پیش میرود ولی پس از وصول به این مرحله نیز تغییر و تحول از بین نرفته بلکه تا دوران پیری و زوال، اگر چه با سرعتی کمتر، تحول و تکامل ادامه می یابد. باید توجه داشت که این تغییرات اتفاقی نیست بلکه هر مرحله از تغییر، مرتبط با مرحله بعدی است. هر تحولی در انسان بستگی به تغییرات پیشین دارد و از طرف دیگر در تغییرات بعدی تأثیر میگذارد. با علم براینکه اطلاع از چگونگی رشد کودک ،به پزشکان، متخصصین بهداشت و دست اندرکاران تعلیم و تربیت این امکان را میدهد که کودکان را به رشد و تکامل طبیعی و سالم هدایت نموده و آنان را به شیوه نیکوتر و مطلوب تربیت نمایند.
معنی کلمه رشد چیست؟
واژه رشد، تغییر در اندازه یا کمیت وضع یاخته ای از نظر تعداد ابعاد و میزان ماده بین سلولی و بافتی را بیان می کند. حال آنکه اصطلاح تکامل، روند کیفی جنبه های مختلف اعمال حیاتی و پیشرفت عکس العملهای مختلف بافتها، اعضاء و اندامها را مشخص کرده، تغییرات شخصیت اجتماعی و عاطفی فرد را که خود تحت تأثیر محیط نیز قرار دارد بیان می کند. به بیان دیگر، رشد را به افزایش تدریجی اندازه بدن و اندامهای آن می توان اطلاق کرد و نمو را به افزایش مهارتها و تواناییهای جسمانی و عقلایی کودک باید مربوط دانست. بنابراین رشد کودک و تکامل را میتوان سلسله ظرفیتها و استعدادهای گسترش یابنده ای دانست که به تدریج برای فرد مایه سهولت و کارکرد بیشتر و مؤثرتر می شود. مانند حرکتهای سست و خام کودکان در دوران کودکی که رفته رفته براثر رشد به مهارتهای سریع و شگفت انگیزی در نوجوانی تبدیل می شود. یعنی سستی و ناتوانی کودک به نیرومندی و استواری و الفاظ نامفهوم او به بیان اندیشه های معقول و سنجیده تکامل مییابد و یا کودک نابالغ همچون زن و مرد پخته و ورزیده ای جلوه می کند که میتواند فرزند بوجود آورد، مسئولیت هایی انجام دهد و خانواده خود را اداره کند.در نهایت چنین میتوان نتیجه گرفت که رشد انسان و تکامل عبارتست از همه تغییرات و تحولاتی است که از زمان تشکیل سلول تخم تا به هنگام مرگ انسان روی می دهد و سلسله تغییرات پیدرپی یا متوالی است که برای رسیدن به هدف واحدی انجام می گیرند و آن هدف، تکمیل نضج است.
عوامل موثر در رشد انسان
در مورد عوامل مؤثر در رشد انسان و تکامل انسان باید دانست، کیفیت و کمیت رشد انسان متأثر از شرایط و عواملی است که میتوان آنها را در دو دسته عوامل وراثتی و محیطی تقسیم بندی نمود. وراثت در حقیقت انتقال یک عده خصایص زیستی از والدین به فرزندان است. این خصایص ممکن است به صورت رنگ چشم، مو، پوست، گروه خون، شکل، قامت و… ظاهر شوند. به عبارت دیگر خصایص موروثی آنهایی هستند که ظاهر شدن آنها به یادگیری و تمرین بستگی ندارد. در بحث محیط می توان به محیط درونی بدن از قبیل هورمونهای مترشحه از غدد، تغییرات یاختهای و کیفیت کارکرد دستگاههای بدن، محیط طبیعی مانند آب و هوا، مسکن و خوراک، و محیط اجتماعی نظیر خانواده، مدرسه و جامعه اشاره نمود. . امروزه این واقعیت پذیرفته شده است که تفکیک تأثیر عوامل ارثی و محیطی در مطالعه رشد و تکامل آدمی غیر ممکن است زیرا هردو در رشد و تکامل انسان با یکدیگر همکاری دارند بنحوی که تمام صفات جسمانی و روانی، نتیجه کنش متقابل و دایمی دو عامل ارثی و محیطی هستند. این موضوع نه تنها در مورد یک سلول یا یک عضو یا اندام، بلکه بطور کلی برای نوع انسان، با همه جامعیت خویش، مصداق دارد.
دوره های مختلف رشد کودکان
به گزارش مجله برفانک روانشناسان رشد کودک، همواره با این پرسش مواجه بوده اند که آیا بطور کلی می توان زندگی انسان را به مراحل و مقاطع معینی تقسیم کرد؟ و آیا خصایص و مشخصات رفتار در هر یک از این مراحل، کاملاً روشن و قطعی هستند؟ با توجه به اینکه رشد و نمو یک عمل مداوم و پیوسته است لذا اغلب روانشناسان و متخصصین از تقسیم آن به دوره های مختلف خودداری می کنند. لیکن بعضی از روانشناسان و فیزیولوژیستها برای تسهیل در مطالعه و شناخت ویژگیهای رشد کودکان از زمان انعقاد نطفه تا پایان دوره کودکی و آغاز نوجوانی، دوره های زیر را مورد توجه قرار داده اند:
الف – دوران پیش از تولد (از انعقاد نطفه تا زمان تولد) ب – دوران شیرخوارگی (از بدو تولد تا پایان دوسالگی) ج – دوران کودکی اولیه (از ۳ تا ۶ سالگی) د – دوران کودکی بعدی (از ۷ تا ۱۲ سالگی)
منبع:https://www.barfanak.com